ابزار رایگان وبلاگ

چرا گندی شاپور (جندی شاپور)؟
 
جندی شاپور (البرز)
علمی فرهنگی

گُندی شاپور یا جُندی شاپور یکی از مهمترین شهرهای دوره ساسانی بود که توسط شاپور یکم ایجاد گردید. جندی شاپور از همان بدو تأسیس بتدریج بصورت یکی از مراکز علمی و پزشکی جهان آن روز در آمد و بنا بگفتهٔ تاریخ‌نویسان شاپور دستور داده بود تعداد زیادی از کتاب‌های طب یونانی را به زبان پهلوی ترجمه و در آنجا نگهداری کنند، خسرو انوشیروان در این شهر بیمارستان بزرگی ساخت و بر توسعهٔ دانشکدهٔ پزشکی آن افزود. 

 ابوحنیفه دینوری در کتاب اخبارالطوال گوید:

چون شاپور پسر اردشیر بابکان به شهریاری رسید، لشکر به روم کشید پس چون به عراق بازگشت به خاک اهواز رفت و به جستجوی جای مناسبی برای احداث شهری پرداخت تا اسیرانی را که از خاک روم با خود آورده بود، در آن جای سکنی دهد، پس شهر جندی شاپور را بنیاد کرد و این شهر را به زبان خوزینیلاط می‌گفتند، لیکن مردمش آن را نیلاب می‌خوانند.

با توجه به این نکته که شهر مذکور چند نام داشته، می‌توان دریافت که پیش از تجدید بنا در روزگار شاپور وجود داشته و ناحیه‌ای مسکونی بشمار می‌رفته‌است. معروف است که وی پس از غلبه بر والرین و ویران ساختن انتاکیه اسیران رومی را در این محل اسکان داد و نام آنرا وه اندیوک شاپور به معنی به از انتاکیه شاپور نامید.

مانی پیامبر ایرانی در همین شهر بدار آویخته شد و پیکر او را بر دروازه آویختند و از آن به بعد آن دروازه تا ادوار اسلامی بنام دروازهٔ مانی نامیده می‌شده‌است. دیگر از رویدادهای مهم تاریخی در این شهر قیام انوشکزاد فرزند خسرو انوشیروان را بر ضد پدر می‌توان نام برد. انوشکزاد که در دامان مادری مسیحی پرورش یافته بود با تکیه به نیروی مسیحیان و گروهی از سپاهیان و بازرگانان قیام پردامنه‌ای را آغاز کرد اما سرانجام مغلوب شد و قیام بشدت سرکوب گردید. در این شهر ضرابخانهٔ بزرگی قرار داشت و اکثر سکه‌های یزدگرد سوم در این شهر و ناحیهٔ سیستان ضرب گردیده‌اند. دروازه‌های شهر در حدود سال هیجدهم هجری بوساطت یکی از ایرانیان تازه مسلمان بر روی اعراب گشوده شد و شهر از ویرانی و انهدام نجات یافت، بدین ترتیب تا اوایل دوران خلفای عباسی این شهر به حیات اجتماعی خود ادامه داد. گندی شاپور در قرون سوم و چهارم هجری که بر اهمیت بغداد افزوده شد، بتدریج موقعیت خود را از دست داده، به ویرانی گرائید از این شهر بزرگ ساسانی فعلاً هیچ آثاری بر جای نمانده و بزحمت بقایای مختصری از خرابه‌های آن در نزدیکی رود کارون می‌توان مشاهده کرد.

نام جندی‌شاپور در اصل «وه‌اندوشاه‌پوهر» بوده است؛ یعنی بِه از انطاکیه که این معنی را می‌داده که شهر شاپور بهتر از شهر انطاکیه می‌باشد.چون انطاکیه شهری زیبا بوده است، شاپور اصرار داشته که شهری همانند این شهر در ایران بنا کند. به همین روی، هنگامی که در جنگ ایران و روم والریانوس و سربازان رومی به اسارت درآمدند، شاپور از آنان به واسطه تسلط شان بر معماری رومی خواست که شهری همچون انطاکیه بنا نهند.

این منطقه در ابتدا محل جمع آوری ارتش و لشکریان خود شاپور بود و مزرعه‌ها و باغ‌های زیبا با آب فراوان داشت. به دلیل محکم بودن دیواره شهر و نزدیکی به کشورهای مهم، این موضع به عنوان یک مرکز در دنیای باستان شناخته شد. با ساخت شهر و دانشگاه جندی شاپور شروع کارهای علمی جندی شاپور به اوج درجه خود می‌رسد. با فرمان شاپور کتاب‌هایی از زبان‌های یونانی، رومی و هندی به پهلوی ساسانی ترجمه شد. این کتاب‌ها در کتابخانه جندی شاپور نگهداری می‌شدند.

ضرورتاً در کنار دانشگاه جندی شاپور، بیمارستان جندی شاپور نیز ایجاد شد. جرجی زیدان، متفکر عرب، آورده است: در واقع، بیمارستان یک کلمه فارسی است که پس از عظمت و شکوه جندی شاپور به وجود آمد. پزشکان یونانی و هندی در کنار پزشکان ایرانی در جندی شاپور طبابت را آغاز کردند و بیمارستانی ساخته شد که در زمان خود بی نظیر بود.

دانشگاه گندی شاپور در عصر خود بزرگترین مرکز فرهنگی شد. دانشجویان و استادان از اکناف جهان بدان روی می‌آوردند. مسیحیان نسطوری در آن دانشگاه پذیرفته شدند و ترجمه سریانی‌های آثار یونانی در طب وفلسفه را به ارمغان آوردندنو افلاطونیها در آنجا بذر صوفی گری کاشتند. سنت طبی هندوستان، ایران، سوریه و یونان در هم آمیخت و یک مکتب درمانی شکوفا را به وجود آورد. به فرمان انوشیروان، آثار افلاطون و ارسطو به پهلوی ترجمه شد و در دانشگاه تدریس شدابهت و بزرگی جندی شاپور تا دوران اسلامی نیز گسترش داشت و خانواده بختیشوع تا آخرین روزگار جندی شاپور یعنی فروپاشی و انحطاط این مرکز علمی به صورت خانوادگی در آن حضوری مستمر داشتند. تا زمانی که هارون به پسر بختیشوع می‌گوید که بیمارستانی شبیه به بیمارستان جندی شاپور در بغداد برپا کند. این زمان مقارن با شروع انحطاط جندی شاپور و اعتلای بغداد است. به مرور پزشکان و لوازم پزشکی و همه امکانات از دانشگاه و بیمارستان به بغداد منتقل می‌شود، به گونه‌ای که شهرت بغداد روزبه روز اوج می‌گیرد و در مقابل جندی شاپور نزول می‌کند. یاقوت حموی می‌گوید: در قرن هفتم، من با خرابه‌های جندی شاپور برخورد کردم. در واقع، شروع زوال جندی شاپور از قرن چهارم هجری مصادف با قرن نهم میلادی است.

به امید روز و روز گاری با شکوه برای ایرانیان 

ثبت دامنه آسایشگاه خیریه کهریزک

           

درباره وبلاگ


به تارنمای جندی شاپور البرز خوش آمدید. دانشگاه گندی شاپور در عصر خود بزرگترین مرکز فرهنگی شد. دانشجویان و استادان از اکناف جهان بدان روی می‌آوردند. مسیحیان نسطوری در آن دانشگاه پذیرفته شدند و ترجمه سریانی‌های آثار یونانی در طب وفلسفه را به ارمغان آوردندنو افلاطونیها در آنجا بذر صوفی گری کاشتند. سنت طبی هندوستان، ایران، سوریه و یونان در هم آمیخت و یک مکتب درمانی شکوفا را به وجود آورد.
آخرین مطالب
نويسندگان